بیداری های شبانه
- يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۳۱ ق.ظ
وقتی راحت ترین کار دنیا برایت بشود سخت ترین کار دنیا،
می شوی مثلِ من که نیمه شب کاغذ و قلمت را برمیداری و شروع میکنی به پراکنده نویسی!
به نوشتن از داستانی که چند دقیقه قبل تمام کردی و چیزه زیادی به خاطرت نیست؛
انگار نه انگار که...
نوشتن از آسمانی که مدت هاست به آن خیره نشدی؛
از شب های سخت و نفس گیر؛
از بی خوابی ها؛
از قصه ای که...
گاهی اوقات از حرف زدن با خدا هم می ترسم!
+ از نوشته ها بگذر؛
دیوانه ای می نویسد!!!
- ۹۳/۰۱/۱۰