ارحم عبدک الضعیف
- يكشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۷ ب.ظ
بد شده ام؛
آنقدر بد که حالم از خودم بهم می خورد؛
آنقدر بد که تصورش را هم نمی توانی بکنی!
آنقدر که از چشم خدا افتاده ام!
دلت به حالم نمی سوزد خدا؟
دستم را نگیری غرق می شوم ها !!!
رحم کن به منِ درمانده ی پریشان
یا ارحم الراحمین...
" مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد"
در این جا شیخ حضرت آدم است که وعده کرد از میوه ممنوعه(گندم) نخورد، اما خورد و به وعده اش عمل نکرد در عوض او پیر مغان یعنی علی ع در تمام عمر از نان جو خورد و لب به گندم نزد و وعده را به جا آورد. در همان شب ایشان خضرت حافظ را به خواب میبیند که به او میگوید که شعر ما را تباه کردی بلکه معنی شعر این است که شیخ ،حضرت ابراهیم است که وعده کرد اسماعیلش را قربانی کند ولی پیر مغان حضرت سیدالشهدا ع آن وعده را به تمام به جاآورد وخود وفرزندانش قربانی شدند . پس آن عالم در منبری این را تصحیح کرد.
-----------------------------------------
عید برشما و همه خوانندگانتان مبارک باد