یک قدمی مرگ
- دوشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ب.ظ
کوتاه تر از یک چشم به زدن بود
یک لحظه
صدای وحشتناک ترمز
برخورد اتوبوس و تریلی
خرد شده شیشه اتوبوس
مات و مبهوتی مسافرها
همه دلیل می تراشیدند؛
یکی می گفت سرعتش خیلی بالا بود
یکی می گفت اگر قانون را رعایت می کرد...
دیگری می گفت اگر چند دقیقه برای نماز توقف کرده بود...
آن یکی می گفت اگر جاده خیس نبود
و...و...و...
که اگر این شاید و اگرها نبود
اتفاق بدی نمی افتاد؛
تصادفی نمی شد؛
راننده زخمی نمی شد؛
زهرا از حال نمی رفت و نفس کشیدنش سخت نمی شد؛
و خیلی اتفاق های دیگر نمی افتاد.
اما افتاد!
خدا رحم کرد که فاجعه ای رخ نداد.
دلیل و اگر و چرا و شایدش خیلی مهم نیست؛
مهم این است که حواست باشد
که حواسم باشد
به همین سادگی،به همین سرعت
همه چیز تمام می شود
کی و کجا و چگونه اش معلوم نیست...
+ این دومین بار بود در امسال
اردیبهشت 93/مهر ماه 93
- ۹۳/۰۷/۲۱