سخت بود اما گذشت...
همیشه می گذرد!
مهم گذشتن ماست از روزگار که گاهی سخت می کند نفس کشیدن را...
نمی گویم تمامش را با جزئیات کامل یادم مانده؛ نه!
اما روزها و لحظه هایی داشت که تمامش را به خاطر دارم و خواهم داشت!
ثانیه به ثانیه اش را...
از حق نگذریم!
روزهای خوبی هم داشت!
لحظات
خوب
خیلی خوب
معمولی
بد
خیلی بد
زندگی همین است دیگر...نه؟
آقایی را میشناسم که تا دل دوستدارانشان می گیرد و هوایی می شوند،
دعوت می کند.
...
آمدم برای خانه تکانی دلم!
حرف ها داشتم برایتان،اما حالا که اینجایم
من هستم و خیره ماندن به ضریح ِتان،
من و یک دنیا سکوت مقابل این همه خوبی!
...
دل زائرانش گرفته،
درست مثل آسمان بارگاهش!
...
شهادت مادر است،
تسلیت...
دیر وقت است!
خیلی دیر...
ساعت از
نیمه شب هم گذشته.
عقربه ها آرام آرام دور ساعت می چرخند و می چرخند.
انگار آنها هم خوابشان گرفته!
این را از سخت و لنگ لنگان راه رفتنشان می شود فهمید!
من هم خسته ام اما
خواب امشب هم خیال آشتی با مرا ندارد!
مثل خیلی از شب ها...
.
.
.
این نوشته دنباله ها داشت...
.
.
.
زیارت لازم شده ام؛
دعایم کنید
+ همه خفتند و منِ دلشده را خواب نبرد
این روزها دلم میخواهد بنویسم!
از قرارهایم با خودم،
از اتفاقاتی که می افتند،
از تولد امروز میترا،
از کارهایی که اذیتم می کنند،
از حرف ها و رفتار ها،
از برداشت های غلط،
از روزها و شب هایش،
از خیلی چیزها...
اما نمی دانم چرا نمی شود!
چرا نمیتوانم سرهم کنم!
چرا دستم به نوشتنشان نمی رود!
مهم نیست؛
مهم این است که فراموش نکنم خوب و بدشان را!
و این پست فقط یک یادآوری است برای خودم!
همه از آمدنش خوشحال شدند.
زهراترین زهرا آمده!
زینت پدر است "زین اب"
و حسین (ع) از همه خوشحال تر...
شاید با غمی در چشم هایش به خواهر لبخند میزند و
زیر لب می گوید خوش آمدی همراه همیشگیم،تا آخرین نفس...
آمد تا صبر و ایثار هم با او بیایند!
چقدر نمی بینیم!
چقدر مَنیم!
چقدر نیستیم!
چقدر هست...!
+ چقدر این روزها حال من خوب است...
خدا نکند به جایی که من رسیده ام
برسی؛
خدا نکند شرمنده شوی؛
خدا نکند از پروردگارت خجالت بکشی؛
خدا نکند شانه هایت بلرزد؛
خدا نکند نتوانی سرت را بالا بیاوری؛
خدا نکند حال و روزت،حال و روز من شود؛
خدا نکند من شوی...!
+ یه کم طولانیه،سعی کنید تو خلوت خودتون گوش کنید
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ
فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ
لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ
اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولکَ
فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ
لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ
اَللّهُمَّ اَعَرِّفْنی حُجَّتَکَ
فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ
ضَلَلْتُ عَنْ دینی...
راه اگر درست انتخاب بشه،
همه چی درست پیش میره!
در همه ی موارد زندگی؛
هر چیزه بزرگ و کوچک.
این همونیه که میشه اسمشو گذاشت خواست خداست.
نمیشه اشتباه انتخاب کرد و جلو رفت و بعد اسمشو گذاشت
تقدیر یا سرنوشت یا خواست خدا!
این یک توجیهِ!
فقط و فقط یک توجیه برای راضی کردن خودمون!
...
به جمله ها دقت کن!
به معنی جملات و کلمات از اون بیشتر!
راه؛
درست؛
راهِ درست!
انتخاب؛
انتخاب راه درست!
خواست خدا...!
توجیه!!!
...
اگر درست پیش نمیره،
اگر گیری وجود داره،
اگر حالمون خوب نیست،
همه و همه ش به خاطر اینه که یه جای کار می لنگه!
یه جایی لغزیدیم!
شاید اول مسیر،شاید میانه ی راه و حتی شاید چند قدم آخر...
حالا تشخیص اینکه کجای مسیرو اشتباه رفتیم با خودمونه
و با یک برگشت و نگاه به مسیری که پیش گرفتیم احتمالا قابل حله!!!