بعضی آهنگ ها عجیب به
دل می نشینند !
انگار کلمه به کلمه شان حرف های آدم را
می زنند...
مثل خیلی آهنگ هایی که دوستشان دارم...!
مثل بخند ِ رضا صادقی،
ارغوان ِ قربانی،
یه مدت ِ مسعود امامی،
دوستت دارم ِسون،
بخند ِ محسن یگانه،
بارون ِ مهران مدیری،
خوشبختی ِ احسان،
لحظه ی ِ احسان،
مسری ِ احسان،
تب تلخِ احسان،
اصلا همه ی آهنگ های خواجه امیری؛
و خیلی آهنگ های دیگر...
آهنگ هایی که بعضی هاشان آنقدر خاطره دارند برایم که گوش کردنشان ،حتی چند کلمه شان،مساوی ست با اشک...
تا آخر عمر...
مثل ِ...
بگذریم !
تاوان هم خوب موقعی منتشر شد!
تو باید از این پله بالا بری ،
تو بالا نری من زمین می خورم...
خدایا پریشانی هایم را به دل نگیر...
مهم این است که در تمام این اشک ها میبینمت که هستی...
باور کن همین برایم کافیست !
همین که تو میبینی...
بگذار دنیا و مافیهای آن هر چقدر می خواهند سخت بگیرند...
ببخش که گاهی وقت ها داستان نسیم و مورچه را فراموش می کنم!
حس و حال بعد از حرف های پر از اشک با تو زیباترین حس دنیاست...
نفس کشیدن با بعضی آدما نعمته !
نعمت،به معنای واقعی...
+ خدایا شکرت...
شکرت که افرادی مثل حاج خانوم ثمینی و امثال ایشون رو وارد زندگی من کردی؛
همیشه سلامت و در پناه خودت نگهشون دار.
قانون طلایی "به دَرَک" خیلی وقتا جواب نمی ده...
گاهی وقتا استفاده از این قانون اصلا درست نیست،
اون وقتایی هم که میشه ازش استفاده کرد،یعنی باید استفاده کنی، جواب نمیده...
اصلا جواب نمیده !
+تو فیلم "من مادر هستم" ، حبیب رضایی یه قانون داشت به اسم،قانون طلایی "به دَرَک"
این روزهایم شده شعرها و آهنگ ها و نوشته هایی که خیلی ها دوستشان ندارند،
اما برای من پر از معنی اند... آن ها نمی فهمند چرا...
خوب می شوم روزی...
شاید...!
خاطراتم تنها چیزهایی هستند که ویرانم می کنند...خراب ِ خراب...
اما،
با تمام وجود دوستشان دارم...
عاشقانه...
باور کن !
من و خاطراتم روزگار سخت، اما زیبایی داریم...
+ امشب از آن شب هاست...
سخت، ولی دوست داشتنی!
+ گاهی زیاد مینویسی، اما تمامش می شود همین چند سطر!
دلم هوایت را کرده...
دلم میخواهد بنشینم و کسی برایم بخواند...
از تو،
مثلِ شب های محرم
(که میخواند : این منو هجرِ تو و حال به هم ریخته ام...)
مثل داستان های سارا بیگُم،
مثلِ...
راست می گویند، تو از شهید دشت کربلا هم غریب تری !
خیلی غریب تر...
آقا ببخش که هنوز اسیر دنیایم
ببخش که فقط ادعا دارم
ببخش که از خودت برای ما مایه می گذاری،که خدایا به خاطر منِ مهدی ببخششان...
برای دل هامان دعا بخوان آقای خوبم...
دل هامان هنوز خیلی زنگار دارد...خیلی...
بهترین اتفاق دنیا همینه که بابا و مامانت کنارت باشن، نفس بکشن، بخندن،نگاهت کنن،نگاهشون کنی، منتظرت باشن، دوسِت داشته باشن،دوسشون داشته باشی، نخوان ناراحتیتو ببینن، واسه خوش بودنت و راحتیت هر کاری از دستشون بر میاد بکنن و...و...و... وخیلی چیزای دیگه که نمیشه شمرد!
حتی اخم کردنشونم نعمته !
چی بیشتر از این میخوام خدا...
من عاشقشونم، خییییلی زیاد...
شکر خدا...شکر...شکر!
هزار مرتبه شکر هم کمه !
ببخش که خیلی وقتا یادم میره...
+ خدایا کمک کن کاری کنم که ازم راضی باشن
+ خدایا هیچ وقت ناراحتی شونو نبینم؛ هیچ وقت !
+خدایایواشکی در گوشت میگم، میدونم شاید دعای خوبی نیست ولی...منو زودتر از پدر مادرم ببر...!
چند روزه خیلی چیزا به ذهنم میرسه که دوست دارم راجع بهشون بنویسم، ولی نمیشه...
راجع به کلاسا و حرفای استادام، راجع به خودم، راجع به حس خوبی که بعضی وقتا میاد سراغم و ...
راجع به خیلی چیزا !
اما نمیشه :(
+ خدا کنه بتونم به زودی چیزایی که میخواستمو بنویسم